این روزها کلیپ کتککاری مأمور شهربان با یک بساطگستر در شبکههای اجتماعی رد و بدل میشود و هر یک به طریقی هنگام بازنشر آنها را مورد عنایت خود قرار میدهیم بیتوجه به آنکه اساس این ماجرا از کجاست و چرا باید بارها شاهد اتفاقاتی اینچنین در کشور باشیم.
دوستان نازنینم لطفاً از واژگان گردنکلفت استفاده نکنید. همه ما تنها بخش چند ثانیهای از فیلمی را دیدیم که فیلمبردارش را هم نمیشناسیم! و چون کارگردانش هم خود فیلمبردار است، بی شک ابتدا و انتهای آن درگیری را ندیدهایم. #قضاوت_نکنیم هشتگ زیباییست که به رخ دیگران میکشیم اما گاهی قضاوت میکنیم!! تردیدی نیست که حرکت زشت و ناپسند مأموران معبربان شهرداری و انتظامی مورد سرزنش و بیزاری همه ماست و هیچ عذری هم برای کتک زدن یک شهروند موجه نیست. اما خیلی مسائل هست که مطلع نیستیم چرا که تشخیص برخی مسئولان این است که ما ندانیم!
دستفروشانی که به ظاهر نان حلال میبرند و دلمان برایشان میسوزد، در پیادهروها پشتشان میایستیم و از ایشان در مقابل مأموران شهرداری حمایت میکنیم و حتی گاهی با همکاری هم مأموران را کتک میزنیم، گاهی چهرهای کاملا متفاوت از آنچه بظاهر مظلوم مینمایند دارند! براستی در زمان کتک خوردن همین مأموران و "قمهکشی" امثال همین دستفروشان با «حمایت مردم رهگذر» ، این دوربینهای همیشه در صحنه کجاست؟
این قلمهای تند و تیز و بدگو کجا هستند؟
#سد_معبر به خودی خود جرم است؛ فرار مالیاتی و. بدنبال دارد.
لطفاً نگویید که چون درآمد ندارند مجبورند بجای بالا رفتن از دیوار مردم و کسب لقمهای نان حلال دستفروشی کنند یا پول اجاره مغازه ندارند و. «تمام» دستفروشانی که در برخی مناطق خاص بساطگستری میکنند (مناطق پر رفت و آمد شهری) برای همان یک وجب جا که در طول روز بساطشان را آنجا پیاده میکنند اجارهبهای هنگفتی بصورت روزانه و در مواردی ساعتی پرداخت میکنند! پس پول هست!
در موارد بسیاری بخصوص در همین معابر پر رفت و آمد نظیر خ ولیعصر، دستفروشان بسیاری با همکاری دو نهاد شهرداری و انتظامی به جرم هتک حرمت نوامیس مردم (در آن شلوغی - در مواردی حتی شرطبندی برای انجام حرکتی بسیار زشت و هتک حرمت بانوان در کنار همسر یا پدرانشان! )،فروش مواد مخدر و. دستگیر شدهاند.
همه دستفروشان مجرم نیستند،اما بساطگستری بستر را برای برخی که اساساً شغلشان چیز دیگری است مهیا میکند.
کلام پایانی اینکه در آن فیلم ، جنگی تمام عیار دیدیم بر سر لقمهای نان! یکی با بساطگستری و عبور از قانون و دیگری در خدمت قانون. آن یکی از راه فروش محصولاتی که مشخص نیست چقدر به بدنه جامعه،سلامت مردم،تولید ملی و. ضربه میزند و این یکی برای حفظ کاری که هیچ امنیت شغلیای هم ندارد اما حفظ آبباریکه است!
آن یکی بساطش سرمایهاش است و نباید اجازه دهد هستیش نیست شود و این یکی اگر بساط را جمع نکند آبباریکهاش خشک میشود!
به همین راحتی! جنگ بر سر نان است!
در این گیر و دار و هیاهو، یادمان نرود که از مسئولان مطالبه کنیم:
چرا اوضاع معیشت مردم تا این حد بد شده که برای لقمهای نان باید با هم بجنگند؟!
چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید.
درباره این سایت